دوست داشتم:
ديروز:
نينوا ، عاشورا ، تشنگان ، خون ... و تشنگانِ خون.
امروز:
همانجا ، همان روز ، خونهای ديگر ... تشنه به خونانِ ديگر.
..
هيهات!
زمين می چرخد. زمان می چرخد. عقربه ها می چرخند.
اما نمی گذرند. نمی گذرند ...
راستی هم! ..... همان است:
کل يومٍ عاشورا
کل ارضٍ کربلا
حسين اش اما ، مرده است.
سپاه يزيد است در برابر سپاه يزيد.