يك هفته ست دارم قوزبند مي بندم ( بس كه قوز مي كنم مامان جونم رفته برام يه قوزبند خريده ، آخه قدم كم كوتاهه (!) قوز مي كنم كه يه كم كوتاه تر شه )
خيلي خوب و موثره اما اصلا توصيه نمي كنم ، چون جونم داره در مياد ، اما خب وقتي آدم از اين اراده لعنتيش نا اميد باشه مجبور ميشه به راههايي كه زور و اجبار توشه متوسل شه...
يه شب كه ديگه واقعا تحملم تموم شده بود داشتم خودمو دلداري مي دادم و به اين فكر مي كردم كه الان با همه سختيش حداقل اين قوز عزيز داره اصلاح مي شه .
چي مي شد يه چيزي هم وجود داشت كه مي بستم، زجرداشت ، اما حداقل اخلاق و رفتارم اصلاح مي شد وآدم مي شدم چون در اين مورد هم مثل چيزاي ديگه از اراده و اختيارم كاملا نا اميدم...
خودم مي دونم ، بلد نيستم منظورمو منتقل كنم ، پس بي خيال...
اما اگه همچين چيزي وجود داشت خيلي كيف داشت!